جدول جو
جدول جو

معنی تنگ سیاه - جستجوی لغت در جدول جو

تنگ سیاه
(تَ)
دهی از دهستان طرهان است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنگ یاب
تصویر تنگ یاب
چیزی که به دشواری به دست آید، کمیاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترب سیاه
تصویر ترب سیاه
نوعی ترب با پوست سیاه و ویتامین های a، b و c، ضد اسکوربوت و مفید برای مبتلایان به بیماری های سیاتیک، درد اعصاب، نقرس و سنگ کلیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توت سیاه
تصویر توت سیاه
در علم زیست شناسی نوعی درخت توت که شاخه های آن چتری و مانند بید مجنون آویخته و سرازیر است و میوۀ آن شبیه شاه توت اما ریزتر از آن است، توت مجنون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنگ سال
تصویر تنگ سال
خشکسالی، سال کمیابی و گرانی خواربار، قحط سالی، تنگ سالی، بدسالی
فرهنگ فارسی عمید
(نَ نَ دِ)
دهی است از دهستان سردارآباد بخش مرکزی شهرستان شوشتر در 9هزارگزی جنوب غربی شوشتر و 8هزارگزی جنوب جادۀ دزفول به شوشتر، کنارغربی رود شطیط، در دشت گرمسیری واقع و دارای 200 تن سکنه است. آبش از رود شطیط، محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است. راه اتومبیل رو دارد و ساکنین آن از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان کوکلان است که در بخش مرکزی شهرستان گنبدکاوس واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(تَ سَ)
بخیل. ممسک. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
ممدوح بماندند دوسه بارخدایان
زین تنگدلان، تنگ دران، تنگ سرایان.
سوزنی (یادداشت ایضاً).
رجوع به تنگ بار و تنگ در و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کم پول. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). فقیر. کسی که سیم اندک دارد:
خاصه در دولت سرایی کاندر او مدحت سرای
تنگ سیم آید، از او بیرون شود با تنگ سیم.
سوزنی (از یادداشت ایضاً).
رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان ایسین است که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 184 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(گِ)
آن را بعربی زاج الاساکفه گویند. (برهان قاطع). و رجوع به زاج اساکفه و زاج کفشگران شود
لغت نامه دهخدا
(سَ گِ)
حجرالاسود. (شرفنامۀ منیری) :
بشب چون مردمک را جلوه گاه است
که در کعبه محک سنگ سیاه است.
حکیم زلالی (از آنندراج).
رجوع به حجرالاسود شود
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ)
دهی از دهستان بیضاست که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 513 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان شیان است که در بخش مرکزی شهرستان اسلام آباد غرب واقع است و 1895 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از بخش صالح آباد است که در شهرستان ایلام واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(تَ فِ)
رخبین. قره قروت. کبح. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. دارای 231 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنگ سیم
تصویر تنگ سیم
فقیر، کم پول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنو سیاه
تصویر بنو سیاه
ماش بنو ماش
فرهنگ لغت هوشیار
تنگنا، کوره راه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
راه کوهستانی مال رو که دانیال سلمان شهر را به کلاردشت متصل
فرهنگ گویش مازندرانی